سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مصاحبه جنجالی با رضا صادقی

رضا صادقی : خارج نه اگر مجوز نگیرم برمی گردم شهرم ...

به دنیا آمده ام که بخوانم

رضا صادقی به قول یکی از دوستان شریف ترین خواننده غیرمجاز است.او این روز ها تمام تلاشش را به کار گرفته تا با کسب مجوز قدم به بازار موسیقی بگذارد، مصاحبه ما با رضا صادقی را بخوانید.

من رضا صادقی هستم نه مهرشاد

بارها گفته ام من رضا صادقی هستم نه مهرشاد، مهرشاد بهرامی یک خواننده ی کاباره ای در دبی است.او یکی از کارهای من به اسم {جون وعمرمی تو} را دزدید.و در جواب اعتراضم معذرت خواهی کرد، وچون معذرت خواست من هم در جایی این موضوع را عنوان نکردم .ولی وقتی که برای بار دوم این کار را تکرار کرد واین دفعه آهنگ {چرا از من گذشتی } را خواند وآنرا کلیپ هم کرد یک دوگانگی به وجود آمد وباعث سوءتفاهم شد.حالا من علیرغم میل باطنی مجبورم قصه او را تعریف کنم.


عشق من را مشکی پوش کرده نه مرگ

من نه ازدواج کرده ام ونه تصادف که در جریان آن همسر وفرزندم را از دست داده باشم وبهتر است با صراحت بگویم که من نه از غم بلکه به خاطر عشق مشکی پوش شدم.این را هم بگویم وهمه بدانند که من به دلیل یک عارضه در کودکی وتزریق اشتباه آمپول اعصاب پاهایم ضعیف شد.

کارهایی که دست مردم است، ماکت کارهای من هست

تمام آهنگ هایی که از من پخش شده به صورت تستی ضبط شده است.من این کارها را بصورت ماکت ضبط می کردم که بعد از فکر کردن درباره ی آنها در موردشان تصمیم بگیرم، بعد از اینکه کار {مشکی رنگ عشقه} به دست مردم رسید ومورد لطف آنها قرار گرفت ، عده ای به بندرعباس آمدند وتمام کارهای من را که در دست آشنایان ودوستانم بود جمع کردند ودر کل ایران پخش کردند.

بعد از مشکی رنگ عشقه هیچ آهنگ جدیدی نخواندم

بعد از اینکه مشکی رنگ عشقه به بازار آمد، دیگر هیچ کاری را اجرا نکردم وبیرون ندادم،ولی هر چند وقت یکبار کارهای من را به اسم آلبوم جدید به مردم می فروشند،در زمانی که این کارها همه قبل از مشکی ضبط شده و از عمر آنها چندین وچند سال می گذرد، مثلا{پیرهن مشکی من از غم نیست} را دقیقا همزمان با مشکی رنگ عشقه ساختم.

متاسفم.....!

اگر دقت کرده باشید اکثر کارهای من به صورت بدکیفیت در اختیار مردم قرار گرفته است، طوری که من خودم خجالت می کشم، برای خودم متاسفم که چرا اینقدر ساده با این موضوع بر خورد کردم و جلوی پخش شدن کارها را نگرفتم، یک اشتباه دیگر آن بود که به کسانی اعتماد کردم که نباید می کردم.

آلبوم جدیدم ، جدید جدید است

در آلبوم جدیدم تمام کارها به جز {حکایت مشکی پوش} جدید است که البته تنظیم واجرای این آهنگ هم کاملا تغییر کرده است، این آلبوم را کمپانی ایران گام تهیه کرده که جا دارد از زحمات آقای حسین خانی خیلی تشکر کنم،کارها در استودیو پیام زیر نظر آقای عیسی زاده ضبط شده است واز ایشان هم متشکرم.

همیشه خودم بوده ام

مردم مرا با همین سادگی پذیرفته اند، به همین دلیل نه دست به یقه ی ستاره ای شدم ونه احتیاجی به ستاره شدن دارم ، همیشه هم خدا را شکر میکنم ومعتقدم با وجود مردم با احساس ، ما منتی سر کسی نداریم وبلکه منت سر ماست ،چه بخواهیم وچه نخواهیم.

بندر عباسی ام ، پس کم نمی آورم

تمام کارهای من تا به امروز در بندرعباس ضبط شده است، متاسفانه بندرعباس امکانات ضعیفی برای کار دارد واین باعث شده جوانان همشهری من با آنهمه استعداد ناب از این وضعیت واقعا رنج ببرند،ولی با این وجود بچه ها با تمام این کاستی ها هنوز هم می خندند وتلاش می کنند وهرگز کم نمی آورندف من هم مثل آنها!

آلبوم حرف آخر

اسم آلبوم جدیدم {حرف آخر} است تمام ملودی ها،تنظیم ها وترانه های آن کار از خودم است، مسترینگ این آلبوم را آقای پویا نیک پور انجام داده است که از نظر فنی واخلاقی واقعا قبولش دارم وکار با او برای من افتخار بزرگی بود،نوازندگان بزرگوار همچون فیروز ویسانلو،همایون سنجری،میثم مروستی، مهران

سراجیان، مجتبی شکاری و... قبول زحمت کرده اند ومرا در این کار یاری داده اند، ضمن اینکه افتخار داشتم استاد فرهاد مجذوب در 2 آهنگ من هنرنمایی کنند.

مشکی رنگ عشقه مجوز نگرفت

در آلبوم حرف آخر، مشکی رنگ عشقه را هم با تنظیم واجرایی جدید آماده وضبط کرده بودم ولی این کار برای کاست مجوز نگرفت وتنها اجازه اجرا در کنسرت را دارد، تا به حال تمام کنسرت هایم با مجوز بوده است ،حتی همه مراحل کنسرت تهران هم قبل از پخش اخبار آن به خوبی پیش رفته بود ولی بعد از انتشار خبر این کنسرت به دلایلی که خودم هم نمی دانم کنسل شد.

این هم تجربه ای شد

مسائل انتشار آلبوم های قبلی ومسائل کنسرت تهران تجربه های خوبی برایم بوده ، الان وقتی کار جدیدی می سازم ، می ترسم آنرا مثل گذشته در اختیار دیگران بگذارم،الان شاید بدانم کاستم کی بیرون می آید یا تاریخ کنسرتم چه موقع است ولی تجربه این چند وقت به من یاد داده تا وقتی چیزی 100% نشده در موردش صحبتی نکنم.

وضعیت امروز موسیقی ما خوب نیست

اگر موسیقی بخواهد به همین نقطه ختم شود باعث سرافکندگی می شود متاسفانه الان ذهن خلاق کم شده وهمه رفته اند به سمت ملودی برداشتن از این وآن، ترانه های الان جوابگوی روحیه مردم نیست یا اینقدر سنگین است که مردم نمی توانند آنها را درک کنند یا اینقدر ضعیف است که ... باوجود اساتید خواننده هایی چون بنان ها وحنانه ها وشجریان ها و..... نمی توانم بگویم من از نسل موسیقی این کشورم، موسیقی پیش از انقلاب ما روح بسیار بیشتری از کارهای الان دارد امروز آثار ما یا از تکنیک لنگ می زند یا از احساس وخیلی وقت ها از هر دو! در عین حال اگر اجازه داده شود همین موسیقی تا حداکثر 3تا4 سال دیگر خیلی خوب خواهد شد.

باید ترانه را ساده نوشت

به نظر من اکثر مردم ما فرصت ندارند که به عمق معنی ترانه ها فکر کنند،پس باید ساده ترین زبان را برای ارتباط با آنها انتخاب کرد،هر چند ممکن است خیلی بابت زبان ترانه هایم، من را بی سواد قلمداد کنند ولی برای من مهم این است که مردم با شنیدن کارهایم به راحتی آنها را بفهمند وبا آنها زندگی کنند.

مدیون دایی ام هستن

خدا دایی ایم را بیامرزد، او خیلی اهل مطالعه بودوتشویق های او باعث شدمن به مطالعه روبیاورم، در سن 12 سالگی کتاب کویر دکتر علی شریعتی را خواندم وچیزی از آن نفهمیدم،ایشان گفتند باز هم بخوان ومن هم خواندم،شاید تا 15 سالگی چندین بار این کتاب را خواندم وهر بار با تکامل فمری چیزهای بیشتری دست گیرم شد، فارغ از هر گونه تواضع باید بگویم نه شاعرم نه ترانه سرا، من سعی میکنم کلامم را شیوا وآهنگین بگویم، واین را هم اضافه کنم که به کارهای مرحوم شاملو و اخوان ثالث علاقه خاصی دارم.

آثار بزرگ موسیقی،الگوی همیشگی من

الگوی من در موسیقی همیشه آثار بزرگ موسیقی دنیا بوده وخیلی سعی کردم از تکنیک های روز دنیا استفاده کنم ولی مثلا من خودم به راک علاقمندم ولی چون به رتج صدای من نمی خورد و به فرهنگ لطیف مردم ما نزدیک نیست ، نمی پسندم که به سبک راک ترانه بخوانم ، البته به کارهای قدیمی موسیقی پاپ خودمان هم علاقه دارم مثل آثار مرحوم واروژان که واقعا آنها را دوست دارم.

آن خواننده عذر خواهی کرد وهمه چیز تمام شد

اولین باری که کلیپ آهنگ احساس را با صدای شهرام صولتی دیدم تا 2 روز مریض شدم وافتادم و واقعا احساس بسیار بدی داشتم.انگار بچه ام را دزیده بودند،شماره این آقا را پیدا کردم وتماس گرفتم که مسافرت بود وبرایش پیغام گذاشتم، خیلی اعصابم بهم ریخته بود می خواستم به محض صحبت با اون هر چیزی که ممکن است از دهان یک آدم بی ادب بیرون می آید نثارش کنم، وقتی با من تماس گرفت فقط به او گفتم چرا این کار را با من کردی؟ اوهم توضیح داد و دیدم تقصیر آنچنانی ندارد،ظاهر یک آدمی که نمی دانم اسمش چیست(امیر) این کار را به قیمت 1500 دلار به خواهر این خواننده می فروشد و او نیز در روز تولد برادرش این آهنگ را به او هدیه می دخد وبعد از اجرا بوده که می فهمد این کار برای من بوده است، این را هم اضافه کنم که من درمقابل ادب نمی توانم بی احترامی کنم، ایشان در کمال ادب با من صحبت کردند واز من معذرت خواهی کردند وناراحتی خود را از این موضوع ابراز کردند، هر چند که بی فایده بود ومن دوست داشتم خودم این کار را اجرا کنم، باید اشاره کنم که ترانه این آهنگ را هم دستکاری کردند وجاهایی از آنرا تغییر داده بودند.

خارج نه! اگر مجوز ندهند بر می گردم شهرم

.

خیلی امیدوارم که مجوزم صادر شود ولی اگر نشد، چیزی عوض نمی شود،با اینکه تا همین حالا دعوتنامه از سوئد،کانادا وحتی امریکا داشته ام (حالا با پیشنهادهای بسیار زیاد دبی کاری ندارم)معتقدم اگر بروم خودم را مسخره کرده ام ، من ادعا دارم که خواننده نیستم ولی اگر برای خواندن بروم می شوم خواننده،من هستم که زبان عشقی باشم از نوع خودم، از نوع مشکی ، اگر به من مجوز ندهند برمی گردم به شهرم وباز این بار بیشتر از گذشته هزینه میکنم وکارم را ارائه می کنم.

پ ن :

نمیدونم این مصاحبه مربوط به چه زمانیه ولی خوندنش جالب بود

 



کلمات کلیدی : جالب و خواندنی

آخرین گفتار کورش کبیر

 

من در طول مدت عمر خود هر آرزویی که داشتم برآورده شد ، دست به هر کاری که زدم پیروز شدم . دوستان و یارانم از تدبیر من برخوردار بودند . دشمنانم جملگی فرمانم را با رقبت گردن نهادند . قبل از من وطنم سرزمین کوچک و گمنامی بود که هر سال مورد تاخت و تاز و تجاوز قرار میگرفت و حالا درآستانه مرگ من ، آنرا بزرگترین و مقتدرترین و شریف ترین کشور آسیا به دست شما میسپارم . من به خاطر ندارم در هیچ جهادی برای عزت ، سربلندی و کسب افتخار برای ایران زمین مغلوب شده باشم .

جمله آرزوهایم برآورده شد و سیر زمان پیوسته به کام من بود . اما از آنجا که از شکست در هراس بودم ، خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم . حتی در پیروزیهای بزرگ خود ، پا از اعتدال بیرون ننهادم .

حال که مرگ من نزدیک است خود را بسی خوشبخت میدانم زیرا : فرزندانی که خداوند بر من عطا فرمود همگی سالم و در عین حال عاقل هستند و وطنم ایران از همه جهات مقتدر و باشکوه می باشد و آیندگان مرا مردی خوشبخت و کامیاب خواهند شمرد .

من پیوسته معتقد هستم که روح انسان پس از خروج از کالبد خاکی ، محو و فناپذیر نمی گردد . مرگ چیزی است شبیه به خواب . در مرگ است که روح انسان به ابدیت می پیوندد و چون از قید و علایق آزاد میگردد به آتیه تسلط پیدا میکند و همیشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنین بود که من اندیشیدم به آنچه که گفتم عمل کنید و بدانید که من همیشه ناظر شما خواهم بود ، اما اگر این چنین نبود آنگاه ازخدای بزرگ بترسید که در بقای او هیچ تردیدی نیست و پیوسته شاهد و ناظر اعمال ماست .

از کژی و ناروایی بترسید .اگر اعمال شما پاک و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد یافت ، ولی اگر ظلم و ستم روا دارید و در اجرای عدالت تسامح ورزید ، دیری نمی انجامد که ارزش شما در نظر دیگران از بین خواهد رفت و خوار و ذلیل و زبون خواهید شد . من عمر خود را در یاری به مردم سپری کردم . نیکی به دیگران در من خوشدلی و آسایش فراهم می ساخت و از همه شادی های عالم برایم لذت بخش تر بود .

دیگر بس است ، پس از مرگ بدنم را مومیای نکنید و در طلا و زیور آلات و یا امثال آن نپوشانید . زودتر آنرا در آغوش خاک پاک ایران قرار دهید تا ذره ذره های بدنم خاک ایران را تشکیل دهد . چه افتخاری برای انسان بالاتراز اینکه بدنش در خاکی مثل ایران دفن شود .

کورش نامه – گزنفون



کلمات کلیدی : جالب و خواندنی
   1   2      >